«من عاشق زمستونای اینجام. قشنگ نیست؟ – قشنگه ولی سختی داره. پنج هزار کیلومتر پرواز می کنن فقط برای این که زنده بمونن. اولش خیلی ترسناکه ولی تهش خونه شونو پیدا می کنن. – اگه به تهش برسن. – بلد باشن می رسن.» ... ادامه و دانلود
احمد با وجود دست و پنجه نرم کردن با مسائلی شخصی در زندگیاش، وظیفه حل پروندهای رازآلود را بر عهده میگیرد. پروندهای که روال رمزگشایی از آن، تردید و دغدغههای احمد را نیز درگیر خود میکند و زندگیاش را در معرض تغییر قرار میدهد... ... ادامه و دانلود