شعبان که متاهل و پدر دو فرزند است، در حالی که از کارخانه ای که در آن کار می کند درخواست افزایش حقوق می کند، از کار خود اخراج می شود. اگرچه او به دنبال شغل جدیدی است، اما نمی تواند آن را پیدا ... ادامه و دانلود
سالهاست بین دو خانواده از کارا دنیز ، Fındıkoğulları و Kumcular ، خونریزی وجود دارد. علی کوچک ، نام کسی است که باعث حوادث میشودو ، سالها پیش او را به استانبول فراری میدهند و اسم او را عوض میکنند . وقتی دیگر مردی ... ادامه و دانلود
علی با مادربزرگش زندگی می کند و با عثمان دزدی می کند او عاشق زهرا است که همسایه اوست اما زهرا عاشق کمال سونال است اگرچه علی و کمال سونال کاملا شبیه هم هستند اما زهرا علی را دوست ندارد. علی دیگر نمی تواند ... ادامه و دانلود
ریفکی که به دلیل دست و پا چلفتی و بی لیاقتی از عهده هیچ کاری برنمی آید، فکر می کند تارزان است و بیشتر وقت خود را در جنگل می گذراند. تارزان ریفکی، یک جوان فقیر و ساده لوح، به طور اتفاقی خود را ... ادامه و دانلود
داستان مردی را روایت می کند که برای ثروتمند شدن به استانبول می رود. شعبان، یک مرد خوب، آرزوی ثروتمند شدن را دارد. شعبان با این فکر که می تواند رویاهای خود را در استانبول محقق کند، زمین خود را در روستا می فروشد ... ادامه و دانلود
بپر بیا شعبان : داستان جوانی را روایت می کند که استعداد زیادی در پیش بینی مسابقات اسب دوانی دارد. نیازی، مردی فقیر، با حقوق کم در کارخانه کار می کند. نیازی که به خاطر بدهی هایش به محله مجبور به فرار شده بود، ... ادامه و دانلود
سلیم (کمال سونال) که با تحویل روزنامه در یک ماشین وانت امرار معاش می کند، شروع به برقراری تماس با واکی تاکی می کند که یکی از دوستانش خریده است. رمز رادیو خوش تیپ است و آنها خیلی زود تصمیم می گیرند با دختری ... ادامه و دانلود
این فیلم زیبایی است که در آن کمال سونال نظم و وضعیت بعد از 12 سپتامبر را به طور معناداری به تصویر می کشد. معلم موفقی که از روستا به استانبول نقل مکان می کند به دلیل مشکلات مالی عقل خود را از دست ... ادامه و دانلود
فرید فرزند یک خانواده ثروتمند استانبولی است، با وجود اینکه در رشته پزشکی تحصیل می کند، بزرگترین سرگرمی او بازی بسکتبال است. او با تیم بسکتبال به روستای امینه می رود تا قبل از مسابقات اردو بزند. امینه معلم روستا است و تمام زندگی ... ادامه و دانلود
ارزش افزوده شعبان داستان مردی را روایت می کند که با پسرش که در آلمان زندگی می کند تماس می گیرد تا از این تهمت خلاص شود. قدیر اوستا که به عنوان مدیر انبار در یک کارخانه کار می کند، مردی است که خود ... ادامه و دانلود